در دنیای پساآخرالزمانی رمان «پشم»، بشریت در پناهگاههای عظیم زیرزمینی به نام سیلو زندگی میکند. این داستان پیچیده که توسط هیو هاوی خلق شده، روایتگر مبارزه انسان برای بقا در شرایطی است که هوای سطح زمین غیرقابل تنفس شده است. بیایید نگاهی عمیق به خط زمانی وقایع و شخصیتهای کلیدی این جهان منحصر به فرد بیندازیم.
دنیای گذشته و شکلگیری سیلوها
در روزگاران کهن، زمین مکانی کاملاً متفاوت بود. زمینهای کشاورزی گسترده و جمعیت زیادی در سطح کره خاکی زندگی میکردند. سیلوها در ابتدا تنها برای ذخیرهسازی غلات استفاده میشدند. اما رویدادی مرموز که در متون به عنوان “آنچه با دنیا کردند” از آن یاد میشود، سیاره را به ویرانی کشاند و اتمسفر را غیرقابل تنفس کرد.
در واکنش به این فاجعه، پنجاه سیلو به عنوان راهکار بقای نسل بشر ساخته شد. طراحان این سیستم، فرآیندی را برای انتخاب “سیلوی برگزیده” طراحی کردند – سیلویی که قرار بود پس از گذشت زمانی مشخص، زمین را دوباره مسکونی کند.
ساختار اجتماعی و کنترل جمعیت
برای تضمین بقای بلندمدت، ساختار اجتماعی سختگیرانهای در سیلوها شکل گرفت. مجموعه قوانینی به نام “پیمان” وضع شد که همه ساکنان ملزم به پیروی از آن بودند. سیستمی به نام “شیفت” اجرا شد که طی آن، ساکنان به گروههای مختلف تقسیم میشدند و به صورت دورهای برای دههها به خواب مصنوعی میرفتند. این سیستم امکان استفاده متناوب از منابع و تداوم دانش را فراهم میکرد. برای کنترل جمعیت و جلوگیری از شورش، از داروها و دستکاریهای روانی برای سرکوب خاطرات گذشته استفاده میشد. این شامل خاطرات قبل از ورود به سیلوها و حتی خاطرات دوران زندگی در سیلوها میشد.
وقایع اخیر در سیلو 17
در گذشته نزدیک، زنجیرهای از حوادث سرنوشتساز در سیلو ۱۷ رخ داد. جولیت، که در آن زمان مکانیک بخش اعماق بود، به کلانتر هولستون و معاون مارنز در تحقیق درباره پرونده جورج ویلکینز کمک کرد. پس از مرگ مرموز شهردار جفرز و کلانتر هولستون، شهردار جانز جولیت را برای مقام کلانتری نامزد کرد، اما با مخالفت برنارد هالند، رئیس فناوری اطلاعات روبرو شد. نقص فنی در ژنراتور باعث آبگرفتگی در سطوح پایینی سیلو شد. برنارد هالند، جولیت را به خرابکاری متهم کرد. در جریان این حوادث، شهردار جانز جان خود را از دست داد و برنارد هالند به عنوان شهردار موقت منصوب شد.
برنارد هالند با جعل شواهد، جولیت را به قتل جانز متهم و زندانی کرد. اما او با کمک لوکاس، کارمند بخش کامپیوتر و رصدگر ابرها، موفق به فرار شد. در جریان این فرار، جولیت و لوکاس سیلوی مخفی شماره ۱۷ را کشف کردند که وجود سیلوهای دیگر را آشکار میکرد. ناکس، رئیس بخش مکانیک، ساکنان سطوح پایینی را علیه حکومت فاسد برنارد هالند به شورش واداشت. واکر، متخصص برق و پدر شرلی، شواهدی کشف کرد که نشان میداد بخش فناوری اطلاعات در زمان خرابکاری ژنراتور از حداکثر توان استفاده میکرده است – شواهدی که بیگناهی جولیت را ثابت میکرد.
سیلو 1 و جبر انتخاب
در سیلو ۱، دونالد، معمار دخیل در طراحی سیلوها، از خواب بیدار شد و کمکم نقش خود در نابودی جهان را به یاد آورد. ترمن، سناتور سابق، با دستکاری ذهن دونالد، او را متقاعد کرد که سیلوها در جنگی مرگبار با یکدیگر هستند و تنها یکی میتواند زنده بماند. جیمی، پسری جوان از سیلو ۱۷، در جستجوی خواهر گمشدهاش به سفری خطرناک در سیلو رفت و با شواهدی از ناآرامی و خشونت روبرو شد. جولیت برای رویارویی با دونالد و ترمن به سیلو ۱ سفر کرد و در آنجا حقیقت هولناکی را کشف کرد: سیلو ۱ قرار بود تنها سیلوی باقیمانده باشد و ساکنان آن مسئول انتخاب سیلویی بودند که اجازه بقا مییافت.
شخصیتهای کلیدی مجموعه Silo
سیلو 1
- دونالد: معمار سیلوها که با احساس گناه و خاطرات سرکوب شده دست و پنجه نرم میکند
- ترمن تاومن (مرد یخی): سناتور سابق که معتقد است قربانی کردن اکثر سیلوها برای بقای یک سیلوی منتخب ضروری است
- شارلوت: خواهر دونالد که به او در درک پیچیدگیهای سیلو ۱ کمک میکند
- دارسی: افسر امنیتی که کمکم به حقیقت پی میبرد
- تروی: پزشکی که مسئول تجویز داروهای سرکوبکننده حافظه است
- هلن: همسر درگذشته دونالد که خاطرهاش انگیزهای برای جستجوی حقیقت است
- ارسکین: ساکن ارشد سیلو ۱ که به دونالد در درک واقعیتها کمک میکند
سیلو 17
- جولیت نیکولز: مکانیک ماهر و کلانتر جدید که مصمم به کشف حقیقت است
- مارنز: معاون کلانتر مسن و وفادار
- پیتر نیکولز: پدر جولیت و پزشک سیلو
- سولو (جیمی): پسر جوان جستجوگر
- ریکسون: دوست سولو
- واکر: متخصص برق و پدر شرلی
- شرلی: دختر واکر و کارگر ماهر بخش مکانیک
- ناکس: رهبر قدرتمند بخش مکانیک و رهبر شورش
- بابی: سرکارگر بخش مکانیک و دوست وفادار جولیت
- هنک: معاون کلانتر حامی جولیت
سیلوندان دیگر!
- لوکاس: کارمند بخش کامپیوتر و متحد جولیت
- برنارد هالند: رئیس جاهطلب و بیرحم بخش فناوری اطلاعات
- میشن جونز: باربر درگیر در جابجایی مواد حساس
- آقای ویک: مقام عالیرتبه سیلو ۱
- جفری: دستیار آقای ویک
- درکسل: داروساز سیلو ۱
- آنا: دختر مرموز ترمن
ایران کجای سیلو است!
در مجموعه رمانهای «پشم» نوشته هیو هاوی، لایهای پنهان و تکاندهنده از داستان وجود دارد که به نقش احتمالی ایران در نابودی جهان میپردازد. این روایت که از زبان سناتور ترمن بیان میشود، پرده از رازی هولناک برمیدارد که میتواند علت اصلی ساخت سیلوها و پناه بردن بشریت به اعماق زمین باشد.
نانوباتها (NBs) در سیلو
در گفتگویی میان دونالد، نماینده کنگره، و سناتور ترمن، حقیقتی تکاندهنده آشکار میشود: ایران در حال توسعه سلاحی مبتنی بر نانوبات بوده است. این سلاح نامرئی و مرگبار، طوری طراحی شده بود که گروههای قومی خاص، بهویژه یهودیان را هدف قرار دهد. دونالد در برابر این ادعا موضع تردید میگیرد و اشاره میکند که هیچ مدرکی از وجود چنین فناوری در ایران یافت نشده است. اما ترمن با اطمینان پاسخ میدهد که این نانوباتها طوری برنامهریزی شده بودند که از راه دور خودتخریبی کنند و هیچ ردی از خود به جا نگذارند.
این افشاگری با وقایع “آنچه با دنیا کردند” که در خط زمانی اصلی داستان به آن اشاره شده، ارتباط مییابد. در حقیقت، این فناوری نانو میتواند توضیحی برای غیرقابل سکونت شدن سطح زمین و ضرورت ساخت پنجاه سیلو باشد. نکته قابل توجه این است که سیستم “شیفت” و استفاده از داروهای سرکوبکننده حافظه در سیلوها میتواند تلاشی برای پنهان کردن حقیقت درباره منشأ این فاجعه باشد. این موضوع با تلاشهای سناتور ترمن برای کنترل اطلاعات در سیلو ۱ همخوانی دارد.
این افشاگری بهویژه بر شخصیت دونالد تأثیر عمیقی میگذارد. او که پیشتر در طراحی سیلوها نقش داشته، حالا باید با این حقیقت تلخ روبرو شود که شاید در پوشاندن یک فاجعه جهانی همدست بوده است. جولیت نیکولز، در مسیر کشف حقیقت در سیلو ۱۷، ناخواسته به سرنخهایی از این راز بزرگتر دست مییابد. تلاشهای او برای افشای فساد برنارد هالند، در واقع او را به سمت حقیقتی بزرگتر هدایت میکند.
اگر به داستان و سریال سیلو علاقه دارید شاید این نوشتهها را هم دوست داشته باشید:
دیدگاهتان را بنویسید