چیزهای ملی، مقدمهای است برای مجموعه نوشتههایی که تصمیم گرفتهام، در خصوص پروژههای ملی در اینجا پست کنم. لازم به ذکر است تمامی این مطالب نظرات شخصی و غیر قابل استناد من میباشند. هیچکدام از این مطالب دربرگیرنده هیچ حقی برای هیچ فرد، گروه و یا سازمانی نمیباشد. در صورتی که با این مطالب مخالف هستید و یا در صحت آنها تردید دارید، آنها را نخوانید.
اگر به زمانهای قبل برگردم، اولین چیز ملی که توی ذهنم هست، مربوط به برنامههای ناسا (سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا) هستند. بیشتر در مورد مدلهای هواپیماهای جدید و موشکهایی که با سوخت جدیدتری کار میکردن، دوست داشتم مطالعه کنم. کمی جلوتر که میروم، به خاطر مجلههای تدبیر، با سازمان ملی بهرهوری آشنا شدم. اینها زمانی بود که یک نوجوان نو دبیرستانی بودم و بیشتر تفکراتم تحت تأثیر دنیای اطرافم شکل میگرفت. تصورات اولیه من تا سالهای ابتدایی دبیرستان (۱۳۷۷) از خوبی چیزهای ملی حکایت داشت. این تصوارت با یکی از فیلمهای تخیلی (Enemy of the State) بیشتر شد. دسترسی من به اینترنت از زمانBBSها و سختیهای گوفر گردی انگیزهای بود برای اینکه در مورد هر چیزی کنکاش بیشتری داشته باشم. بعد از این فیلم، سالهای زیادی بنیاد ملی علوم به همراه سازمان امنیت ملی، دلیلی برای خوب بودن چیزهای ملی در ذهنم شده بود. این تصورات زمان زیادی برای چیزهای ملی وطنی ادامه نداشت. سالهای پایانی دبیرستان و ماههای ابتدایی دانشگاه همزمان با تغییرات سیاسی کشور، بیشتر با پروژههای ملی آشنا شدم. سدهای کارون، اتوبان تهران-شمال، نیروگاه بوشهر، مترو تهران، و بالاخره سیستم عامل ملی، دیتاسنتر ملی و اینترنت ملی و چیزهای ملی دیگر. شاید تک تک این چیزهایی ملی، مواردی هستند که برای قشر وسیعی از ایرانیان میتوانند اثرات مفید و کاربردی داشته باشند. مدیریت و راهبری موثر چیزهای ملی، از نظر من به عنوان یک شهروند نکتهای است که کمی نیاز به توجه بیشتر در تمامی پروژههای ایرانی دارد.
دیدگاهتان را بنویسید