تقریبا یک ماه دیگر، همزمان با ۱۶ شهریور بیست سال از شروع جدی وبلاگ نویسی فارسی گذشته است. بنظرم در طول این بیست سال، چند موج رفتاری برای انتشار محتوای فارسی اتفاق افتاده است:
وبلاگ فارسی در سالهای ۸۰ تا حدود ۸۵/۸۶
گروههای مختلفی شروع به انتشار و ایجاد وبلاگ فارسی به صورت اختصاصی و یا اشتراکی کردند. روزمرهنویسی، علایق شخصی، حوزههای تخصصی، رویکرد اجتماعی و پیشتازان حوزههای جدید این گروهها را تشکیل دادند. ابزارها و سایتهای زیادی شروع به کار کرد و کمکم وبلاگ از یک ابزار کمارزش در حوزهی وب به بستر انتشار محتوا تبدیل شد.
سالهای ۸۵ تا اوایل ۹۰
وبلاگها از بستر محتوای شخصی به محل نشر عقاید اجتماعی و کمی سیاسی تبدیل شدند. چندین پروندهی قضایی/سیاسی شکل گرفت و بواسطه امکان انتشار بدون سانسور محتوا، حجم روزمره نویسی بیشتر به سوی درخواستهای اجتماعی و سیاسی حرکت کرد.
اوایل دهه ۹۰ تا سالهای ۹۳/۹۴
تعداد زیادی از نویسندگان وبلاگهای فارسی دست از نوشتن کشیدند و بجز نویسندگان روزمره (بیشتر نوجوانان) و فعالان اجتماعی/سیاسی حجم بلاگهای تخصصی به شدت کاهش یافت. همزمان رشد شبکههای اجتماعی بخصوص در ابتدا فیسبوک و سپس توییتر موجب حرکت کاربران به سمت این بستر راحتتر شد.
سالهای ۹۳ تا ۹۷
تعداد زیادی وبسایت با کیفیت با محتوای فارسی در زمینههای مختلف مرحلهی رشد اولیه را سپری کردند و وارد مرحلهی جدیدی از بلوغ تجاری شدند. سایتهایی با محوریت تکنولوژی، سلامت، ورزش، آشپزی در حال فعالیت هستند. همچنین نقش وبلاگها در وبسایتهای تجاری و سازمانها تا حدودی پر رنگ شده است و بجز ابزار ارتباطی نقش موتورهای جستجو و تولید محتوای خاص بصورت جدی دنبال میشود.
گروههای تجاری موفقی حول موضوع تولید و انتشار محتوا شکل گرفتند و نویسندگان با تجربهتر نیز نقش وبلاگها را به رسمیت شناختند.
این دوره را میتوان زمان افول وبلاگهای شخصی و قدرتگیری استفاده تجاری از وبلاگ در فضای وبفارسی دانست.
سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰
با جدی شدن نقش تولید محتوای فارسی در بخش تجاری و همچنین نقش پررنگ شبکههای اجتماعی، وبلاگها، یکی از مهمترین ابزار رشد و بازاریابی برای شرکتها و سازمانها هستند. استفاده مناسب از شبکههای اجتماعی، وبلاگها و ابزارهای تولید محتوای گروهی مانند ویرگول در فضای وبفارسی علاوه بر استفاده سازمانی، استفاده تیمی را پر رنگ کرده است. نقش نویسندههای متخصص و فنی پر رنگ شده است و شرکتهای بزرگ و مطرح پیشرو شروع به راهاندازی وبلاگ تیمهای فنی و یا تجاری و یا منابع انسانی کردهاند.
این دوره هر چند از نظر تجاری بسیار پر رنگ است، اما استفاده بیش از حد تکنیکهای SEO و نوشتن برای گوگل بجای نوشتن برای انسان، از کیفیت محتوای نشر شده کاسته است.
سال ۱۴۰۰ و بعد از آن
نگرانیهای پیرامون طرح صیانت و اثرات آن بر رشد اکوسیستم فضای مجازی و همینطور اثرات بد طرح صیانت در این روزها پر رنگ است. سالهاست فضای وب فارسی درگیر موضوع فیلترینگ، سانسور و محدودیتهای ناشی از تحریم است.
به جز این موارد، دور شدن نویسندگان از نوشتن برای انسانها و تاکید بیش از حد بر خوانش توسط موتورهای جستجو و گوگل باعث شده است نتایج بسیاری از کلمات وب فارسی به سمت وبلاگ فارسی تجاری و یا اسپم هدایت شوند. همچنین کمبود نویسنده در حوزههای غیر تخصصی به جز IT نیز همواره وجود داشته است. بسیاری از متخصصان به جای وبلاگ استفاده از اینستاگرام را در پیش گرفته اند و در سایهی محدودیتهای تحریم امکان استفاده از تمام ظرفیت محتوای تولیدی خود را ندارند.
این نوشته بهانهای بود برای یادآوری نوشتن برای انسانها، به جای تاکید بر روی محتوای مورد قبول SEO، لازم است تا از ارزش نوشتن برای همدیگر بیشتر استفاده کنیم. این روزها، برای بهبود نوشتن سعی میکنم اگر متنی مینویسم خودم با چشم آن را بخوانم و در این دو ابزار سعی کنم استفاده از کلمات را بهبود بخشم.
با استفاده از Word Counter و Text Analyzer شاید بتوان در مورد نحوهی استفاده از کلمات راحت تر تصمیم گرفت.
دیدگاهتان را بنویسید